هیچ فرهنگ و تمدنی نمی تواند بدون کنش و واکنشی با فرهنگ ها و تمدن های دیگر تداوم پیدا کند و هر فرهنگ و تمدنی در دوره هایی که فرسایش و فرسودگی بر آن چیره می شود، می تواند در چالش با دیگر تمدن ها و فرهنگ ها همچون تولدی دوباره بیابد. اما رویارویی با چالش بیگانه بدون توان پاسخ به آن چالش، سرانجامی جز زوال نمی تواند داشته باشد.
**
زبان فارسی نه تنها زبان رسمی سلسله های ترک ایرانی بلکه مدت ها زبان رسمی سلجوقیان آناتولی نیز بود.
کتاب نظریه انحطاط ایران
جواد طباطبایی
اگرچه نظام حکومت صفوی صورتی از دولت است که در امپراطوری های بزرگ خاور باستان تا آغاز دوره جدید در مغرب زمین به وجود آمده‌اند به خلاف آنچه ایران شناسانی مانند والتر هینتس گفته اند "دولت ملی" یا "دولت" در اندیشه و علم سیاست نیست.
**
تاریخ نویسانی که هویت ایرانی را مورد بررسی قرار داده اند، زبان فارسی را مایه ی آن تداوم دانسته اند. در واقع در دوره ی اسلامی شعر و ادب ایران در تحول خود به تدریج جانشین اندیشه سیاسی شده است. در نخستین سده های دوره ی اسلامی انتقال آیین نامه های ساسانی نقشی مهم در تکوین زبان و ادب فارسی ایفا کرد.
**
با تبدیل شدن عرفان به جریان عمده، التفات به اندیشه سیاسی و مدنی از میان رفت.
**
در طول دو سده و نیمی که صفویان بر ایران فرمان می راندند، اروپا جایگاه خود در نظام مناسبات جهانی را تثبیت کرد. بر عکس در سده دوم ایران به طور بازگشت ناپذیری در سراشیب انحطاط افتاد و برای همیشه جایگاه خود را در مناسبات جهانی از دست داد.
**
شاه صفوی انحصار بازرگانی بیشتر کالاهای ایرانی را در دست داشت و این موجب شد نه طبقه بازرگان مستقلی تکوین پیدا کند تا راه مبادله ی فرهنگی را هموار کند و نه سفیران و سیاحت پیشگان آگاه به مصالح عمومی و ملی.
کتاب نظریه انحطاط ایران
جواد طباطبایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر