منتقدین و هنرشناسان عصر ما آنچنان در باورهایشان سست و مرددند که غالبا پس از نیم قرن، ارزش های شناخته شده را تاکید می کنند! شاید که آنها نبوغ نوابغ در قید حیات را باور ندارند و تنها مرگ هنرمند است که ارزش ها را به مرور زمان برایشان آشکار می کند.
**
به اوج رسیدن دشوار است اما در اوج ماندن دشوارتر، چرا که نهایت اوج، نخستین مرحله ی سقوط است.
**
راه قلب ها کوتاه تر از فاصله ی کشورهاست و ما باز یکدیگر را خواهیم یافت.
**
من هیچ نمی دانم مگر نیرنگ واژه ها را! تنهایی من که زخم های گور عشق را می شناسد دیگر تاب شبیخون راز مقدس تو را ندارد، آن را با شخص دیگری در میان بگذار.
**
نقاشی عصیان من است و شکیبایی من.
از پذیرش سرنوشتی که تلخ ترین ها را به من شناساند، بهترین باورهای رنگینم را ساختم
**
من زشتی ها را دیده ام اما آنها را ننگریسته ام. به عزرائیل نمی اندیشم به او افتخار خواهم داد که به من بیاندیشد. و به او خواهم گفت که تو پاداش من هستی، نه پایان من.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر