جز در طبیعت و در کودک نمی توان انسانیت را شناخت
**
پدر مجازات تعیین می کند گناه او را به هیجان می آورد درست به همان شکل که برای مامورین عالی رتبه مهیج است. به سادگی می توان دید که دنیای ادارات و جهان پدران در چشم کافکا یکی هستند. کثافت عنصر سازنده ی عالی رتبگان اداری است: او نمی تواند از این نکته سر در آورد که چرا ساعات اداری وجود دارند و چرا مردم می آیند و می روند. روزی بک کارمند به او پاسخ داد: برای کثیف کردن پله ها. او بی آنکه خشمگین شود از این پاسخ چیزها آموخت.
**
مارینتی شاعر ایتالیایی می نویسد: ما هواره اعلام کردیم که جنگ زیباست چرا که سلطه ی انسان بر ماشین های مهار شده را گسترش می دهد. ماسک های ضد گاز، بلند گوها، شعله افکن های دوربرد و تانک های کوچک را به یاد آورید . جنگ زیباست چرا که رویای فلزی کردن بدن آدمی را آغاز کرده است. زیباست چرا که چمن زارهای پر گل را با ارکیده های آتشگون مسلسل ها زینت می دهد، زیباست چرا که تفنگ ها، توپ ها، مسلسل ها و بوی تعفن اجساد را در یک سمفونی ترکیب می کند. زیباست چرا که معماری نوین می آفریند و حرکات مارپیچی دودی را از دهکده های مشتعل بر می خیزاند و بسیاری چیزهای دیگر را!
***
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر