۲۸.۱۱.۹۹

میعاد در لجن نصرت رحمانی

 اگر به بهانه ی نوآوری، ابتذال ارائه دهیم کار مهمی نکرده ایم. پشت هر نوآوری باید که حرفی پیامی باشد، اگر مساله فقط روی فرم است من شاعر نیستم به این معنا. 

**

مرهم سوختن از ساختن است

**

باد آواره به گورستانم

بذر پاشیده به سنگستانم

**

چگونه بوارمان شد که عشق درمان است؟ 

خاطره ها می جوند دل ها را 

چو زخم های گرسنه

**

سخن مباش چو باران

که نیست تشنه لبی

**

اینجا نه کشتگاه عشق و غرور است

میعادگاه زشتی و پستی است

هیچ نظری موجود نیست: