امستد بیش از هر فرد دیگری غیبت ها و سخن چینی ها و توطئه ها و بی رحمی هایی که مورخان یونانی به زنان درباری پارسی نسبت داده اند به عنوان تاریخ بیان کرده است.
هینتز بود که در آثارش نخستین بار بررسی مقام زنان هخامنشی در دربار بر شواهد الواح عیلامی تکیه کرد و نتایج درخشانی به دست آورد.
**
هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان بدهد شاهان اولیه ی پارس متعلق به خاندان هخامنشی یا قوم بوده اند. لقب هخامنشی فقط در مورد داریوش اول و خاندانش به کار رفته است. داریوش شجره شاهان خانواده ی خود را جعل کرد تا ادعایش پایه و اساس پیدا کند.
داریوش فقط همسران شاهان قبلی خود را تصاحب نکرد بلکه عمدا ادعای سلطنت را برای فرزندان آنان به عنوان نسل سلسله ی اولیه ی پارس دشوار ساخت. داریوش در حالی سلطنت را غصب کرد که هیچ حق محرزی نسبت به آن نداشت.
***
جیره های مسافرتی مندرج در الواح باروی تخت جمشید گواه این است که زنان خاندان سلطنتی هم به طور خصوصی و هم به طور رسمی مسافرت می کرده اند.
**
متون نشان می دهد که کارگران مرد و زن و کودک در حرفه های مشابه کار می کردند و دستمزد یکسان می گرفتند. در متونی که تنوع شغلی زیاد نیست دستمزد زنان به میزان یک سوم کمتر از مردان بوده است.
کتاب زنان هخامنشی / ماریا بروسیوس
مترجم هایده مشایخ
به نظرم این کتاب با مقایسه و مدارکی که ارائه می ده منبع خوبی برای مطالعه هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر