خواستم با من همان اندازه صمیمی باشد که با قلبش هست
***
سخت است محبت و عشقی که به او دارم را زندانی قلب و ذهنم کنم.
***
به او گفتم مثل هوا مرا احاطه کرده و نفس می کشم.
***
آدم احتیاج دارد به کسی فکر کند و کسی هم به فکر او باشد.
***
به عقیده من ادم با روح و قلبش زندگی می کند. زندگی روزانه اجتماعی هر چند موفق حاصلی جز پر کردن شکم ندارد. آدم به خاطر شکمش آدم نیست. زندگی اجتماعی روح و فکر ندارد. زندگی انسانی در قلب جریان دارد و از برکت وجود روح او حالا من در قلبم زندگی می کنم.
***
دوست داشتن، زندگی تباه و بیهوده مرا از ابتذال نجات می دهد.
**
تنهایی چیز وحشتناکی است از مرگ بدتر است چون مرگ، تنهایی است بدون احساس تنهایی.
***
.
به اون گفتم عمرِ من است، یعنی که در او زندگی میکنم. رودخانهای هستم که او بستر من است.
https://t.me/nellynevesht/4480
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر