۸.۴.۰۳

نام ناپذیر ساموئل بکت

جز وجود داشتن در تصور دیگران، موجودیت دیگری در کار نیست. 

***

از اینکه ماده باشم خسته شده ام، ماده تا بی نهایت و به عبث لهیده زیر چنگ و ضربه. یا رهایم کنند و بگذارند وجودم روی خودش تلنبار شود، چنان توده ای که دیگر هیچ کس پیدا نشود تا دوباره سعی کند به آن شکل و قوام بدهد. من شبیه گرد و غبارم انها می خواهند از گرد و غبار آدمیزاد بسازند. به انها گوش بدهید که چطور مایوس و ناامید می شوند. 

هیچ نظری موجود نیست: