۱۱.۳.۰۲

مارسل پروست و نشانه ها ژیل دلوز

دوست داشتن عبارت از این است که بخواهیم دنیاهای ناشناخته ای را که در فرد محبوس شده اند، بیان نماییم و شرح و بسط دهیم. 

***

تناقض عشق در این مطلب است: روش هایی که برای حفظ خودمان از حسادت به آنها اعتماد می کنیم، همان روش هایی هستند که این حسادت را توسعه می بخشند و نسبت به عشق ما نوعی خودمختاری و استقلال به این حسادت می دهند. 

اولین قانون عشق درونی و ذهنی بودن آن است: از حیث درونی و ذهنی حسادت عمیق تر از عشق است و حقیقت عشق را در خود دارد. چرا که حسادت در فهم و تاویل نشانه ها عمیق تر از عشق عمل می کند. این حسادت هدف عشق و غایت آن است.

***

درد و رنج عقل را به جستجو وادار می کند. 

***

به یاری هنر است که می توانیم از خود بیرون آییم و بدانیم که دیگران این عالمی را که عالم ما نیست چگونه می بینند و اگر هنر نبود چشم اندازهایش همانند آنهایی که در ماه هست برایمان ناشناخته می ماند. به یاری هنر به جای آنکه فقط یک جهان، جهان خودمان را ببینم، جهان های بسیاری را می بینیم و به تعداد هنرمندان نوآور جهان هایی در برابر ماست.

***

هنر همانند خواب از حافظه پا فراتر می گذارد. 

هیچ نظری موجود نیست: