۱.۱۱.۰۰

ملاحظات فلسفی در دین، علم و تفکر آرامش دوستدار

 دین جهان را همیشه از پیش می شناسد و علم جهان را همیشه از پس خواهد شناخت. 

**

اعتبار هیچ پرسشی به این نیست که به ازای خود پاسخی به دست دهد. ژرف ترین پرسش ها آنهایی هستند که در قبال خود پاسخی متناسب با برد و عمقی که در انها نهفته بوده است نیافته اند و در بروز تدریجی و بعدی این برد و نیروی نهفته در آن همواره از نو بر پاسخ ها چیره گشته اند. 

**

پاسخ الهی نفی دانستن است در واقع هرگز پاسخ نیست، بلکه کلام مطلق است  و کلام هرگز به این یک علت هرگز تفکر فلسفی نیست. به این ترتیب پرسش در بینش دینی در واقع دستاویز و محرکی است که به کلام مجال بروز می دهد. و دین همیشه می گوید: فلان امر چنین بوده، چنین هست و چنین خواهد بود. معنایش این است که هر گونه پرسشی را از پیش ناپرسیدنی کرده است. 

**

جهانی که دین می شناسد آفریده ی دین است و جهانی که علم می شناسد آفریده ی علم نیست و اساس آفریده نیست. 

**

شناسایی در بینش دینی مطلقا آفرینش است.

**

آنچه کسانی چون مولوی و حافظ به عنوان انسان دینی می گویند در واقع چون ناشی از تفکر و پرسش نیست نه می تواند درست باشد و نه نادرست. بلکه فقط می تواند مفری برای بروز کلام باشد که منشاش قدسی است

**

عامه آن کسی نیست که اصطلاحا عوام خوانده می شود و بارزش ترین خصیصه اش بی فرهنگی به معنای نادانستگی متعارف است. یک شاخص قاطع دیگر برای بینش دینی جنبه ی عامیت آن است . بینش دینی مختص عامه به وسیع ترین معنای آنعامه آن کسی نیست که اصطلاحا عوام خوانده می شود و بارزش ترین خصیصه اش بی فرهنگ است. عامه هر کسی است که از درون منفرد نیست یعنی از دیگری متمایز نمی گردد و ماهیت و قوام وجودی اش را در جمع متشابهان می جوید و می یابد. یعنی در هم شکلی، همسخنی و همسانی.  عوام و خواص هر دو می توانند به معنایی که دیدیم از عامه باشندیعنی عاری از تفرد درونی باشند. 

**

تنهایی انسان دینی و انسان علمی دو نوع کاملا مختلفند. انسان دینی چون وابسته ی قدسی است، بر خود متکی نیست، بی خود است و در این بی خودی تنهاست. انسان علمی به معنای شناسنده ی متکی به خود تنهاست، چون با دیگری و از دیگری نیست. تنهایی انسان دینی ناچیزی اوو در واقع نیستی محض او در قبال هستی مطلق الهی است. تنهایی انسان علمی خود بودی او در جهان و در برابر جهان است که به تسخیر او در می آید. تنهایی دینی تنهایی ایمانی است و تنهایی علمی تنهایی فکری.

هیچ نظری موجود نیست: