نه رفتگان و نه آیندگان نمی دانند
که قرن پر هنر ما چه سخت و سنگین است
امیدهای نوین با عذاب های کهن
به هر طرف نگری گرم جنگ خونین است
**
شاعران وجدان عصر و پیک دوران اند
این بس
افتخار شاعری شان.
**
ما سبزه نیستیم که سر را کنیم خم
چون سروهای باغ ارم ایستاده ایم.
**
من بانگ کوه و نغمه ی دریا شنیده ام
دریادلانِ سخت تر از کوه دیده ام.
**
می گویند هر انسانی ستاره ای دارد
شاید ستاره ی من دورترین است
کین همه دوری آفرین است.
**
دلم می خواهد آزادی را آزاد کنند.
**
همیشه آرزو داشتم یکی دوستم بدارد
یکی منتظرم باشد
یکی احساس کند چقدر شوریده و تنهایم.
**
دست شکسته پی کار آید
به چه کار آید دل شکسته؟
**
اگر که نام من از یاد روزگاران رفت/ توام زنده کن و بالنده ام به یادی و نامی.
**
جهان برترین را آرزو کن
که هر پیروزیی اول آرزو بود!
**
به او که ساکن ماه و ستاره ها باشد
و ز آنچه درد کشیدیم ما، رها باشد
شود که لحظه ای آیا به یاد ما باشد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر