۶.۱۲.۹۹

برادر اینها را بنویس محمود کیانوش

 ما کرده هایمان هستیم و کرده های شاعران و نویسندگان نوشته های آنهاست و زنده است. من جلوی روی نوشته هایشان حرف می زنم نه پشت سر قلم شان. همانطور که مثلا هزار و اندی سال است که جلو روی شاهنامه حرف می زنند. نه پشت سر فردوسی. 

**

در تن درست، در دل شاد و در ذهن آزاد باشید.

**

دریا از آن ِ ماهی ها

جنگل از آن شیران

دشت از آنِ آهوان

و بیابان از آن گرگ هاست

زمین جایی را به دیوانگان وا نمی گذارد

**

توانایی ها و آگاهی های من در سفره ی فروتنی و اخلاص به آسانی خیلی ها را دوست من می کرد و به همان آسانی هم خیلی از همان خیلی ها را دشمن من می کرد، چون بعد از مدتی خودشان را جلو من برهنه می دیدند. 

**

آدم وقتی می بیند که گوش های خیلی از روشنفکران روزگار، اول "آوازه ی اسم" را می شنود و بعد به خود آواز راه می دهد که وارد هوش آنها بشود، افسرده می شود. 

**

ادبیات، هنر نقاشی و موسیقی بهترین و سالم ترین وسیله ها برای ایجاد دوستی و تفاهم ضروری جهانی است که باید به وسیله ی ما فراهم آید. 

**

شما نمی توانید انتظار داشته باشید که سخن را با یاران کهن همیشه زنده نگه دارید. 

**

وقتی که شناخته شدی هر چه بنویسی چاپ می کنند، پس هیچکس مواظب تو نیست، نه ناشر، نه خواننده، نه منتقد. خودت مواظب خودت باش.

**

هیچ کس به اعتبار دانش و هنر خود دینی به گردن دیگران نداردتا بخواهد به آنها فخر و غرور و تفرعن بفروشد. 

**

تو خود را در تصور دیگران و بعد از خود، جاویدان نمی کنی، در خلوت خود و در نفس خود و در وجدان خود و در زمان حیات خود جاویدان می کنی یا مسخره می کنی و به باد می سپاری 

***

جهاندیده بسیار گوید دروغ: چنبن آدمی جهان را دیده اما جهان بینی پیدا نکرده است

**

اهل قلم و فکر به خودشناسی، بیش از خودشناسانی احتیاج دارند. 

***

همه ی ما سه تا شخصیت داریم: "حیوان" که با آن به دنیا می آییم، "آدمیزاد" که با تکاملِ در طبیعت، شده ایم، و "انسان" که می توانیم گهگاه باشیم و " شدن" آن را باید از خود یاد بگیریم. و همیشه در هر فکر در هر عمل مراقب باشیم که آن دو شخصیت ما، در تبانی، خود را به منزله ی انسان به خودِ ما و به دیگران جا نزنند. 

هیچ نظری موجود نیست: