۱۲.۱۰.۹۹

ناخدا برای ناهار بیرون رفته چارلز بوکوفسکی

 مردم من را تهی می کنند باید برای دوباره پر شدن از آنها دور شوم

***

هر چی بیشتر کنار زده شود قوی تر بیرون خواهد آمد مثل انبوه اب های خزنده در برابر سد

***

بعضی عنوان ها اغراق می کنند تا نظرها را به خودشان جلب کنند اما این کارشان نمی گیرد چون دروغ هم نمی گیرد. 

***

ما بیمار هستیم بیمار شایعه ی امید. لباس های فقیرانه مان، ماشین های کهنه مان، به سمت سراب حرکت می کنیم.

***

با هیچ کس مسابقه نمی دهم، هیچ ایده ای در مورد جاودانگی ندارم

***

همیشه کسانی هستند که کم هوش ها را در جامعه سر جای خودشان می نشانند، چون آنها نمی فهمند کم هوش ها، کم هوش هستند و دلیل اینکه آنها چنین چیزی را نمی فهمند کم هوشی خودشان است. ما جامعه ای کم هوش داریم و به این دلیل آنها این شکلی با هم رفتار می کنند و این کارها را پشت سر هم انجام می دهند. 

***

عالی ترین ساعت ها پای این کامپیوتر می گذرد. با نویسندگی خودت را سر پا نگه می داری با نوشتن چیزهای غریزی که سیرابت می کنند و کلمه، که تو را از مرگ در زندگی حفظ می کند

***

بشریت در هر چیزی اغراق می کند: در قهرمان هایش، در دشمن هایش، در اهمیتش. مرده شور نژاد بشر را ببرند

***

کل مساله ی نوشتن، خط بعدی است و اگر خط بعدی نیاید من مرده ام، هر چند از لحاظ بیولوژیکی هنوز زنده ام

هیچ نظری موجود نیست: