وقتی ادبیات داستانی می نویسم توجهم را به آنچه واقعا ادبی است، چیزی بزرگتر از سیاست معطوف می دارم. می توانید از سیاست برای ادبیات استفاده کنید اما این قضیه را نمی توان وارونه کرد. ادبیات نباید برای پیشبرد عقیده ی سیاسی به کار رود چون نتیجه اش لطمه به ادبیات خواهد بود.
**
اگر چیزی که به نوشتن وادارتان می کند بیانیه ی سیاسی است نباید دست به نوشتن رمان یا دیگر انواع داستانی بزنید برای این کار باید مقاله بنویسید.
***
رمان اختراع نشده که از واقعیت رونوشت بردارد بلکه می خواهد آن را دگرگون کند، از واقعیت واقعی واقعیت توهمی، واقعیتی جداگانه فراهم آورد.
***
ما نمی توانیم بگوییم درخت مانع دیدن جنگل می شود.
***
اگر در نوشتن اجر و پاداش و ارضا و توجیه کوشش های خود را می جویید و آنچه می خواهید بی توجه به درآمد انجام بدهید پس نویسنده ای خلاقید. اما اگر صنعتگرید و نوشتن را برای کسب نتیجه در پیش بگیرید چه برای تبلیغ سیاسی یا مذهبی باشد و چه نوعی بیانیه ای اجتماعی پس شاید بتوان به شما گفت میرزا بنویس.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر