۱۵.۷.۹۸

گزیده شاعران ارمنی دکتر هراند قوکاسیان

الکساندر زادوریان: آنگاه که مردم بر خاکم به جای تاج گل تنها قرصی نان رسم کنید که در آن نوشته شده باشد: از گرسنگی مرد.
***
جمعی به گرد هم اجتماع کرده بودند
"غرض" ریاست جلسه را داشت
"دشنام" سخنران بود
و "دشمنی" منشی.
در هنگام خردوج در کنار در
تنها یک تن را خاموش و سر به زیر دیدم
و آن همان عدالت محکوم بود
که رئیس با شرکت او در جلسه مخالفت کرده بود.
***
آنان با دست راست دنیا را خراب می کنند
و با دست چپ در نمازگاه شمع می افروزند.
***
سیلوا گابودیگیان: حتی اگر مادرت را فراموش کردی
زبان مادری ات را فراموش مکن
***
بهترین ایمان ایمانی است
که هرگز به دین مبدل نمی شود
بهترین میمون در جهان باز هم شاید انسان است

هیچ نظری موجود نیست: