۲۶.۷.۹۸

عناصر فلسفه ی حق هگل

حق به شخص نیست بلکه تنها حق به چیزی است برونی نسبت به شخص یا چیزی که شخص می تواند در آن دخل و تصرف کند
***
ارزش هر چیز می تواند در ارتباط با نیاز، بسیار دگرگون شود
***
آدمی به این دلیل آدمی به حساب می آید که آدمی است، نه به این دلیل که یهودی، کاتولیک، پروتستان، آلمانی، ایتالیایی و جز این ها است.
***
دولت اثر هنری نیست، در جهان و به ناچار در پهنه ی خودسرانگی احتمال پذیری و خطاکاری وجود دارد و رفتار بد می تواند آن را از بسیاری جهات از شکل بیاندازد
***
دین می تواند شکلی به خود بگیرد که به سخت ترین اسارت در بندهای خرافه و بی بها کردن آدمیان تا سطحی پایین تر از جانوران بیانجامد.
***
استقلال، نخستین آزادی و برترین شرف یک ملت است.

هیچ نظری موجود نیست: