۲۹.۴.۹۷

آتش بدون دود جلد اول

درماندگان تنها سلاحشان حرف است و نه اعتبار حرفی که می زنند.
***
ما را نگاه کن که به آزادی و سفره ی خالی قانعیم، اما آنها همین را هم قبول نمی کنند.شاید برای اینکه می دانند در آزادی هیچ سفره ایی خالی نمی ماند.
***
کشتن یک دروغ بسیار سخت تر از شکستن یک سپاه است.
***
گریستن به خاطر شفای انسان نیست، به خاطر وفای انسان است.
***
در راه چیزی مردن، به آن چیز رسیدن است.
***
انسان فقط وقتی انسان است که خودش را معیار هیچ چیز نداند و باور کند که ممکن است خیلی ها، خیلی چیزها را بهتر از او بفهمند.
***
آنکس که غروب را عاشق است، دل شکسته ای دارد
آنکس که پرندگان را عاشق است، سودای سفری دارد.
***
وقتی برای به دست آوردن چیزی ، باید آن را تکدی کنی، همین مساله نشان می دهد که آن چیز بسیار بی ارزش و بی مصرف است. هر چیز که ارزش و اعتباری دارد خودش را از معرکه ی بده بستان های کثیف دور نگه می دارد.
***
قلب، خاک خوبی دارد. هر دانه که در ان بکاری، از هر جنس، از همان جنس، صدها دانه بر می داری.
***
عشق در لحظه پدید می آید، دوست داشتن در امتداد زمان. این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است. عشق معیارها را در هم می ریزد.دوست داشتن بر پایه ی معیارها بنا می شود. عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد، دوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد. عشق قانون نمی شناسد، دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی است. عشق ویران کردن خویشتن است، دوست داشتن، ساختنی عظیم. عشق دق الباب نمی کند، مودب نیست، حرف شنو نیست، درس خوانده نیست، درویش نیست، حسابگر نیست، سربه زیر نیست، مطیع نیست. عشق سِحر است، دوست داشتن، باطل السحر. عشق و دوست داشتن از پی هم می آیند اما هرگز در یک خانه منزل نمی کنند.عشق، انقلاب است، دوست داشتن، اصلاح.
***
عشق ترکیبی است از پَر و تَبَر

هیچ نظری موجود نیست: