۷.۳.۰۴

حیران دنبلی

 🌿به دل یک عقده ای دارم بپرسم از تو ای دلبر/ اگر عیبی نگیری بر من از احوال پرسیدن 

***

به رغم دشمنان در نزد ایشان نامه ام بنویس/ میان دوستان تنها به نام من قلم درکش 

***

هر که از دایره جمع به راهی رفتند/ ما بماندیم خیال تو به یک جا مقیم

**

همه عالم شود گو دشمن من/ چه غم دارم اگر یارم تو هستی 

**

آهو شکار من شود طالع به کار من شود/ گر یار یار من شود از روز هجرانم چه باک 

**

بلبلان چمن از باغ پریدند تمام/ بس که گل دیدم و بی روی تو شیون کردم

**


ای مونس غم های نهان باز کی آی

**

🌿از خجالت اگرچه نتوانم / رو به تو کرده و تو را خوانم

**

از من و از محنتم یاد اورید/ از دل پر حسرتم یاد آورید

**

گاه با مکتوب ما را یاد ساز/ خاطر غمدیدگان را شاد ساز

دیوان حیران دنبلی 

حیران خانم دُنبُلی یکی از ناشناخته ترین زنان شاعر در تاریخ ادبیات فارسی شاعری است که همزمان با دوره ی پادشاهان قاجاریه در آذربایجان می زیست. او نخستین و تنها زن شاعر دو زبانه است.

نام واقعی او مشخص نیست. شعرها را برای یار جدا افتاده اش و انزوای زنان سروده است.

https://t.me/nellynevesht/4969


دیوان حیران دنبلی پایان

هیچ نظری موجود نیست: