🌿به دل یک عقده ای دارم بپرسم از تو ای دلبر/ اگر عیبی نگیری بر من از احوال پرسیدن
***
به رغم دشمنان در نزد ایشان نامه ام بنویس/ میان دوستان تنها به نام من قلم درکش
***
هر که از دایره جمع به راهی رفتند/ ما بماندیم خیال تو به یک جا مقیم
**
همه عالم شود گو دشمن من/ چه غم دارم اگر یارم تو هستی
**
آهو شکار من شود طالع به کار من شود/ گر یار یار من شود از روز هجرانم چه باک
**
بلبلان چمن از باغ پریدند تمام/ بس که گل دیدم و بی روی تو شیون کردم
**
ای مونس غم های نهان باز کی آی
**
🌿از خجالت اگرچه نتوانم / رو به تو کرده و تو را خوانم
**
از من و از محنتم یاد اورید/ از دل پر حسرتم یاد آورید
**
گاه با مکتوب ما را یاد ساز/ خاطر غمدیدگان را شاد ساز
دیوان حیران دنبلی
حیران خانم دُنبُلی یکی از ناشناخته ترین زنان شاعر در تاریخ ادبیات فارسی شاعری است که همزمان با دوره ی پادشاهان قاجاریه در آذربایجان می زیست. او نخستین و تنها زن شاعر دو زبانه است.
نام واقعی او مشخص نیست. شعرها را برای یار جدا افتاده اش و انزوای زنان سروده است.
https://t.me/nellynevesht/4969
دیوان حیران دنبلی پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر