روشنفکر پیغمبر نیست، کار اون درک کردن است. روشنفکران ما بسیار سیاست زده اند.
**
ارمنیها بیشک در آن روزگار در انتقال ارزشهای غربی از همه فعالتر بودند. بهترین معلمان موسیقی، رقص و زبان از میان آنان بر می خواستند. در ضمن بهترین اغذیه فرنگی را آنها تهیه میکردند. همچنین بهترین مکانیکها و در آغاز دوران تجدد، بهترین آرشیتکتها از ارامنه بودند.
***
اکثر روشنفکران ما از آنجا که هیچ رابطهای با جهان سنتی که رفتهرفته از صحنه بیرون میرفت و به اشباح متعلق به گذشته تبدیل میشد_ نداشتند، و از آنجا که از قافله غرب بسیار عقب مانده بودند، در فضایی نامعین رشد میکردند که در آن همه چیز در ابرهای سوءتفاهمها به هم ریخته بود و تنها چیزی که هنوز مردم را جلب میکرد یا برمیانگیخت، مترسکهایی ایدئولوژیک بود که تندروها علم میکردند.
**
برخلاف گذشته رشتههایی چون ادبیات، اقتصاد یا حتی حقوق برای خانوادههای متجدد، که از آینده تصوری کمابیش فن-سالارانه داشتند، خوشایند نبود.
**
برای داشتن دموکراسی باید ذهن ها نیز عوض شوند، باید ذهن ها نیز قوانین بازی را بپذیرند. ابتدا باید مدارا را آموخت و سپس به اعتراض پرداخت، نزد ما،اعتراض و مخالفت فورا" به یک امر ناموسی و غیرتی تبدیل می شود. از آنجا که شما یا دوست من یا دشمن من هستید، پس به شیوه قبیله ای از یکدیگر انتقام میگیریم. اگر دوست من باشید، باید در کنار من قرار بگیرید. و اگر دشمن من هستید خونتان را می ریزم.
هموطنان ما هنوز دارای ذهنیت رعیت مآب هستند. هنوز شهروند نشده اند، این امر نیاز به زمان دارد، نمیتوان به نیروی معجزه از تئوکراسی به دموکراسی پرید.
**
در عصر تصویر آنچه جای تاسف است، نوشتار نمی تواند جز از راه رسانه ای شدن به فروش رسد. بلکه باید خوش سخن و خوش برخورد هم باشی تا بتوانی از مدار رسانه ها عبور کنی و کتابت را به فروش برسانی. دیکتاتوریِ تصویر است که تکلیف نوشتار را تعیین می کند.
کتاب زیر آسمان های جهان گفتگوی داریوش شایگان با رامین جهانبگلو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر