۲۳.۶.۰۳

زیر سایبان نجیب محفوظ

 دختر: بگذار تکرار کنم کاش تو به این قانع می شدی که از سختی های دنیا به آغوش من پناه بیاوری.

جوان: عجب زیبایی گرم و چیره کننده ای. از خود مرگ قوی تر است ولی باید در میان گذشتگان الگویی داشته باشم.

دختر: نگاه به مرگ را دوست ندارم. 

جوان: ولی آنها مادامی که زنده ایم، هستند. 

دختر: هیچ حقیقتی در هستی جز من وجود ندارد. اعتراف می کنم که در هستی هیچ چیز جز عشق برایم مهم نیست.

جوان: شوق های جاویدان قلب به نابودی تهدید شده است. 

هیچ نظری موجود نیست: