۳۰.۱.۰۳

افکار کوچک دنیای بزرگ مترلینگ

 گویی سازمان دنیا را بر طبق اصل معروف"اختلاف بیاتداز و حکومت بکن آورده اند" که همه از  یکدیگر جدا باشند تا بقیه بهتر بتوانند حکومت کنند


یک نسیم که از روی گلستان می گذرد چون از روی گل گذشته بوی آن را در خود حفظ می نماید و یک آب که از زمین غبار آلود می گذرد آثار آن را در خود حفظ می کند


خوب است ما به خود آییم و نام این ماشین کثافت سازی و مستراح متحرک را که وجود ماست بزرگترین مخلوقات جهان نگذاریم.


ترس ما از مرگ ناسی از این است که بیمناک می شویم که مبادا "من" را از دست بدهیم و خودمان را نشناسیم. این هم نباید ترس داشته باشد چون در دنیا هر ۲۴ ساعت یک مرتبه بر اثر خواب "من" را از دست می دهیم.


اگر مرگ وجود نمی داشت نوع بشر باید آن را اختراع نماید که از چنگ کسالت زندگی خلاص شود

***

 اگر ما از مغزمان استفاده کنیم می توانیم مثل زنبور عسل از مدفوعمان عسل تولید کنیم.

**

ما باید بدانیم که حق نداریم دیوانه ها را موجودات پست و قابل تحقیری به شمار بیاوریم برای اینکه معلوم نیست ما عاقل تر از انها باشیم. هیچ دلیلی در دست نداریم که بتوانیم ثابت کنیم ما عاقل هستیم و آنها دیوانه هستند. دلیل ما این است که چون تعداد آنها از ما کمتر است و ما در اکثریت هستیم تصور می کنیم که حق با ماست.

موریس مترلینگ

کتاب افکار کوچک دنیای بزرگ

https://t.me/nellynevesht/4250

هیچ نظری موجود نیست: