خواهم از انگشت تو دو کار به یک بار/ در بزند، عقده از دلم بگشاید
***
به هر که بار غمت را نبرده بار مده
***
روزی که راز عشق او در دل نهان بود/ خاموشی ام خاموشی آتشفشان بود
***
تو جویباری و من چشمه ای روان سوی تو/ به هر کجا که روی خط امتداد منی
***
انسان به جز شرافت خود مذهبی نداشت.
***
سوگند می خوری که دروغی نگفته ای؟ هرگز! قسم نشانه تسلیم آدمی است
***
آیا تو مفتخر به نژادت نبوده ای؟هرگز! نژاد باعث هیچ افتخار نیست
این افتخارهاست نژاد آفریده اند!
***
روی سهند پر از برف است و زیر آن پر از خون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر