۶.۹.۰۱

شب چراغ جمال میرصادقی

 عشق یک بحران عصبی است.

***

بزرگترین گناه من این بوده که نخواسته ام تن به جنجال های روزنامه ای بدهم و هرگز نخواسته ام از قلم نردبان درست کنم.

***

اگه محرک های اخلاقی مثل محرک های جنسی قوی بودن  حالا وضع دنیا غیر از این بود که هست. 

***

سایه ی رنجی مدام مرا از دیگران جدا می کرد با خودم تنهایم می کرد. 

هیچ نظری موجود نیست: