۴.۹.۰۰

فلسفه هنر هیدگر جولیان یانگ

 هایدگر بر این باور است که نشستن زیبایی شناسی بر جای فلسفه ی هنر  در هنر مدرن نه دیگر هدایتی برای چگونه زندگی کردن مهیا می سازد و نه از ان انتظار می رود که چنین کند، بلکه از هنر می خواهند فقط تجربه های زیبایی شناسانه فراهم آورد. مقام هنر در دوره ی مدرنیته به نظر هایدگر نمایانگر غلبه ی تلقی زیبایی شناسانه در هنر است و عاملی است که هنرِ بزرگ در آن می میرد.

**

از وقتی امر زیبایی شناسانه وارد صنعت هنر شده است، صنعتی که هدف از آن ایجاد تجربه های لذت بخش برای اهل آن است، به این ترتیب هنر همچون خامه بر روی کیک زندگی قرار می گیرد مانند سفر، تفریح، ورزش، سکس، گپ زدن، غذا و شراب و نظایر آن. یعنی قلمرو تجربه های مطبوع اهل هنر، مهم تر از قلمرو تجربه های مطبوع اهل شکم نیست. 

پس یک دلیل اینکه هنرِ زیبایی شناسانه از بزرگ بودن فرو می افتد و در واقع جریی می شود این است که هنر نمایانگر یک گزینه ی اختیاری است و نه یک امر ضروری

زیبایی شناسی عاملی است که هنر در آن می میرد و از بزرگی به خردی سقوط می کند.هنر برای آنانی که ترجیح می دهند به سراغ آن بروند امری حاشیه ای می شود و برای حیات کل فرهنگ هم به امری حاشیه ای تبدیل می شود و از اهمیت تاریخی_ جهانی خود دور می ماند. 

**

از منظر هایدگر این اندیشه که هنر برابر با هنرهای زیبا است حاصل یک انحطاط است و تلاش او برای بازگرداندن ما به تلقی ای کهن تر و سالم تر از ماهیت و اهمیت هنر است. 

**

آنچه مستحق سپاسگذاری ماست، هنرمندان اند، صرفا هنرمندان نمایش . آنها به بشر چشم و گوش دادند تا با لذت ببیند و بشنود که هر فرد چیست، آنها به ما آموختند که قهرمان را که در اشخاص روزمره از میان رفته بود دریابیم، انها به ما هنر نگریستن به خود همچون قهرمانان- به نحو ساده و مبدل شده- هنر به صحنه در آوردن و به نظاره نشستن خویش را آموختند

پی نوشت: برای همین دیدن فیلم و سریال های معنادار ضروری است.

**

هایدگر می گوید: زندگی فرد معنادار می گردد، اگر و فقط اگر هر فرد به طریق خاص خود در وظیفه ی تاریخی قوم سهمی به دوش بگیرد. تنها چنین چیزی می تواند ما را از شب بی معنایی معاصر نجات دهد.

 **

اثر هنری نه تنها باید ما را از قلمرو روزمرگی بیرون بکشد بلکه باید ما را بیرون از آن باقی نگه دارد. 

**

هنر بزرگ هنری است که به عالم احساس، تقدس می بخشد 

*

هولدرلین: هنوز قدرتی در تاریخ ملت ما نیست، چرا که هنوز آنچه باید باشد نشده است.

**

مدرنیته جایی برای هنر ندارد






هیچ نظری موجود نیست: