۲۹.۲.۰۰

اخلاقیات و زیبایی شناسی چرنیشفسکی

 عقیده نیرویی است که جهان را دگرگون می کند. 

**

در هنر فقط شکل ارزش دارد و هنر، خود چیزی است خیالی و فقط باید به خاطر ماهیت خیالی بودنش به آن ارزش قائل شد. 

**

زیبایی فقط یک شبه است که خیال های ما در واقعیت می آفرینند. 

**

هرودوت گفته بود که هر گاه کسی یک سر و گردن از دیگران بلندتر باشد، سرانجام خدایان او را به هلاکت خواهند رساند چون خدایان حسودند. خدایان نگهبانان معیارهای طبیعی هستند، اگر شما از حد متوسط افراد فراتر روید، فقط به خاطر نابهنجار بودنتان و به خاطر مقام برترتان جالب توجه می شوید. بنابراین هلاک خواهید شد. جباران کوچک و بزرگ یکی پس از دیگری با نام های گوناگون قد بلند می کنند، گاهی به عنوان دیکتاتور، گاهی به عنوان سخنران 

**

آنان می خواستند ترس از بزرگ شدن و مهم شدن را در مردم به وجود بیاورند. اگر کسی خیلی مهم و مشهور می شد او را از جامعه بیرون می کردند. 

**

مردم تا زمانی به دین احتیاج داشتند که که محتاج تسلی بودند، چون در برابر طبیعت هیچگونه قدرتی نداشتند. انسان تدریجا بر طبیعت مسلط شد. 

**

همچنانکه زندگی به پیش می تازدآرزوهای ما نیز به پیش می تازند، در نتیجه تاسف خوردن برای از بین رفتن یک پدیده ی زیبا، نتیجه ی خیال ماست_ یک پدیده ی زیبا از بین می رود ، وظیفه اش را به طور کامل انجام داده و آنقدر لذت استتیکی از خود به جای گذاشته است که زمان حال گنجایش آن را داشته باشد. اگر زیبایی در طبیعت، ثابت و تغییر ناپذیر یا فنا ناپذیر باشد، خسته کننده و تنفرآور خواهد شد. انسان زنده، به چیزهای بی حرکت زندگی علاقمند نیست. از همین جهت هرگز نمی تواند به قدرکافی به زیبایی زنده بنگرد. 

**8 

زیبایی سکوت و سکون نیست. به گفته ی چرنیشفسکی کسانی که مسئله ی اصلی زندگی را سکوت و خاموشی می دانند بهتر است به گور بروند، انجا سکوت و خاموشی فراوان است. 

**

هیچ نظری موجود نیست: