۲۲.۱.۹۸

نامه های کانون نویسندگان ایران

نه از این طرف نرو
که خاک به چشم روشن بامداد ریخته اند
نه از آن طرف
که هیزمشان شعرهای عاشقانه ی ماست
علیرضا بابایی

من در این خانه در گیر امید و یاسم
اولی سامانم می بخشد
دومی ویرانم می کند.
جعفر کوش آبادی
***
شاملو: شاعر و نویسنده را شمشیر و شکنجه و حتی بیماری نمی کشد بلکه، تحمل می کشد. تحملی که هم حاصل در کجا ایستادن اوست هم تامل در چگونه نوشتن یا گفتن.
***
اوژن یونسکو: نوآوری باید به گونه ای باشد که برتر از جریان های فکری ناپایدار تاریخ، وضعیتی ابدی را که وضعیت های صوری تابش هستند، تضمین کند.
***
فروغ فرخزاد: فرخزاد پس از آنکه بعضی از اشیا را از گمنامی در میان سایر اشیا نجات می دهد آنها را صاحب ظرفیت و قدرت عاطفی و احساسی می کند.
***
بعضی ها انواع گیاهان را می شناسند
برخی انوع ماهیان را و من انواع جدایی ها را.
بعضی ها نام ستارگان را از حفظ می خوانند
و من نام حسرت ها را.
ناظم حکمت
***
تودورف: حرف زدن نشانه ی پذیرفتن مسئولیت است و پذیرفتن مسئولیت خطر کردن است.
به کوشش علی اشرف درویشیان

هیچ نظری موجود نیست: