۲۴.۷.۹۱

کاریکلماتور


با حرف ِ مردم "سرکار" می رفت ضرر می کرد و حقوقی هم نمی گرفت
سرکار  ِ تعمیرات بود که پیچ حوصله اش شل شد
سر و کارش با مشتری ها بود سردرد گرفت
سرش به کار خودش گرم بود که فکرش داغ کرد و ته گرفت
سرش را با قلم و کاغذ گرم می کرد تا جوهر نوشته اش به جوش آید

هیچ نظری موجود نیست: