۲۴.۸.۰۴

خدا حفظتان کند آقای رزواتر کورت ونه گات

 مشکلی که گفتیم این است چطور می شود آدم هایی را دوست داشته باشیم که هیچ فایده ای ندارند؟

هر چقدر که در زمان جلو می رویم از ارزش آدم ها کمتر می شود و آدمها صرفا تبدیل می شوند به تولید کننده ی کالا و غذا وخدمات و ماشین های بیشتر. تبدیل می شوند به منبعی برای ایده های عملی در اقتصاد و مهندسی و احتمالا پزشکی. پس اگر ما نتوانیم روش ها یا دلایلی برای احترام گذاشتن به آدم ها پیدا کنیم، صرفا به خاطر اینکه انسان هستند، نه اینکه چه سودی برای ما دارند، آن وقت مجبور خواهیم شد از دستشان خلاص شویم، همانطور که بعضی ها همین الان هم پیشنهادش را می دهند. 

**

مدت هاست که به آمریکایی ها یاد داده اند که از آدم هایی که کار نمی کنند یا نمی توانند کار کنند، متنفر باشند حتی اگر خودشان هم اینطوری هستندباید از خودشان هم متنفر باشند. این عرف ظالمانه دارد از مرزهای ما عبور می کند که مردم در تمام دنیا چنین عرفی داشته باشند و من خیلی ساده می توانم بگویم که این شکل از تنفر از خود و دیگران بی رحمانه است.


پ.ن: تو کشورای دیگه هم همین وضع هست مثلا یه دختر اگه دلش نخواد کار کنه یا کلی بیماری زمینه ای داشته باشه بهش می گن مفت خور حتی فامیلات که به شرایط بدنیت آگاهن هم  تحقیرت می کنن و بهت می خندن خودمو مثال زنده زدم. دیگه تو جامعه هم برید اینستا و تویتر از صبح تا شب دارن می گن نظریه صادر می کنن دختری که شاغل نباشه امل و به درد نخوره. همینجور بی رحمانه نظر می دن. نوشتن و خوندن هم براشون کار به حساب نمی یاد چون از اول حقوق پایه ای از طرف دولت تعیین نشده که فرهنگ سازی بشه. 

هیچ نظری موجود نیست: