ای ستاره های آسمان فقط شما می دانید چقدر او را دوست دارم، شمائیکه بی خوابی ها و سرگردانی ها و دیوانگی ها و نجواهای مرا در نیمه های شب دیده اید
***
این چه بهاری است که غیر از عذاب و شکنجه چیزی به همراه ندارد. صحرا سبز است، گل ها می خندند، مرغ ها می خوانند، اما برای روح افسرده من همه این ها نیستند مگر یادگارهای محرومیت و ناکامی. اینها آرزوها را در قلب زنده می کنند، اینها سلسله جنبان آشفتگی و پریشانی هستند.
**
به قول آناتول فرانس: آنچه در این دوره رنج دیدم برای اینکه آرزوی دنیای دیگر و از سر گرفتن زندگانی را نکنم کافی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر