۳.۶.۹۸

عشق را به تو ابراز کردم/ غاده السمان

خشونت گناه تو بود
و غرور گناه من
آنگاه که این دو در هم آمیختند
مولود جهنمی آنها شد جدایی
***
زمان ما سوراخ سوراخ بود
و شن خوشبختی به سرعت از آن می گذشت
***
و انگاه که فکر کردی پیروز شدی
شکست خورده بودی
چون از درک عشق ناتوان بودی
پیروزی من زخمم بود
***
ای گردن کلفتِ دچار سوهاضمه با خاطرات نیاکان
صاحبان سبیل و مشت های آهنین
همچو چماق بر زنانشان
من بشکنم غل و زنجیر و خلخال و زندانبانم را
و عشق کار اهلی کردن در سیرک نیست
تازیانه ات را کنار بگذار و بشنو مرا:
عاشقت شدم چون عاشق شدن را انتخاب کردم
و دست می کشم از عشقت هر وقت دوست می دارم!
***

هیچ نظری موجود نیست: