۲۵.۱۰.۹۷

بن بست و شاهراه محمدعلی سپانلو

عشق در صورتی می ماند که یکی از طرفین بمیرد! وگرنه هیچوقت به آن شکل پایدار نمی ماند. حتی انها هم که خوش عاقبت
است، به شکل عادت در می آید
***
من منیرو روانی پور، محمود دولت آبادی و عباس معروفی را به دیگران شناساندم. هیچ ادیب تثبیت شده ای به اندازه ی من در شناساندن دیگران کار نکرده است. این را دوست و دشمن قبول دارند. کتابهایم شاهد است. به جز ناسپاسی و طلبکار شدن و قربان صدقه ی شفاهی پاسخی نگرفته ام. چرا باید من که بهترین شعرهای سالهای اخیر را سروده ام وقتم را تلف این آدم ها کنم؟ از همین رو تصمیم گرفته ام آثار معاصران را نخوانم که معامله ای است یک طرفه. اخوان می گفت این نسل نامرد را به حال خودشان می گذارم. 

هیچ نظری موجود نیست: