۲۴.۱.۹۷

وودی آلن از زبان وودی آلن

مرد چاق: تو فیلمسازی رو تو مدرسه مطالعه کردی؟
سندی: نه من چیزی رو تو مدرسه مطالعه نکردم. اونا منو مطالعه کردند./ از خاطرات استارداست
*
همیشه می توانستم بنویسم حتی وقتی بچه ی کوچکی بودم حتی قبل از اینکه خواندن یاد بگیرم می توانستم از خودم قصه های خوبی در بیاورم
*
هیچ وقت برای کسب لذت زیاد نخوانده ام. خوانده ام و می خوانم چون مطالعه مهم است.گهگاه چیزی به من لذت می بخشد، اما خواندن برایم بیشتر یک وظیفه و عادت است.
*
آدم های زنده می خوان زندگی هاشون مثل آدم های توی قصه باشه و آدم های توی قصه می خوان زندگی هاشون واقعی باشه.
*
تولستوی: تنها دانش مطلق قابل دسترس آدمی، این است که زندگی معنایی ندارد.
*
وودی آلن: جهان چون مبتذل است، شر است. شر شیطانی نیست. شر است در ابتذالش. بی تفاوتی اش شر است. اگر از خیابانی ، بگذرید و مردم بی خانمان و گرسنه را ببینید و نسبت به آنها بی تفاوت باشید، به نوعی شر هستید. بی تفاوتی برای من برابر شر است.
*
فیلم سایه ها و مه/ دلقک: استعداد بزرگ مسئولیت دارد.
*
وودی آلن: موافق نیستم که هنرمند برتر است، من به خاص بودن هنرمند اعتقاد ندارم. فکر نمی کنم داشتن یک استعداد دستاورد خاصی است. فکر می کنم به نوعی هدیه ی خداست. من فکر می کنم که اگر به نوعی شانس داشتن استعدادی را داشته باشید آنوقت مسئولیت خاصی هم دارید. درست به همان مفهوم که اگر ثروتمند به دنیا بیایید.
*
جمله ی دیگری در فیلم است جایی که می گویید: شب یک حس آزاد است. وودی آلن در جواب: بخشی از استعاره ی فیلم است که به محض رسیدن شب، حسِ نبود تمدن به وجود می آید. همه ی مغازه ها بسته اند.همه چیز تاریک است و این احساس متفاوتی است. شروع می کنید به فهمیدن اینکه شهر فقط یک قرار داد تحمیلی ساخت انسان است و این که چیز واقعی این است که شما بر  یک سیاره یا کره زندگی می کنید. این در طبیعت چیزی وحشی است و همه ی تمدنی که از شما محافظت می کند و قادرتان می
*
سازد تا درباره ی زندگی خود دروغ بگویید، همه ساخت انسان و تحمیلی است.
*
وودی آلن: چیزی برایم اهمیت ندارد. اما به محض نوشتن احساس لذت می کنم. نوشتن برایم یک لذت کامل است/...فعالیتی است احساس برانگیز...فکرکردن به آن طرح ریزی برای آن، پیدا کردن درونمایه برای آن عذاب است. دشوار است.

هیچ نظری موجود نیست: